اشتباهات سمی و مهلک هنگام صحبت کردن با مشتری در فروش حضوری
به نظرتون چجوری میتونیم با زبونمون فروشمون رو نابود کنیم؟
یه دوستی دارم فروشگاه حضوری ادکلن فروشی داره ، هم ادکلن های اورجینال داره و هم ادکلن های شرکتی سایز کوچیک قیمت مناسب. خودش برا من تعریف میکرد که مشتری اومده توی مغازه میگه میشه بسته بندی ادکلن اورجینال رو باز کنم و تستش کنم؟ بهش گفتم: نه بابا، مگه شکلاته که تست کنی؟ اگه حتما میخوای تا برات بیارمش. مشتری هم گفته نه نمیخوام و رفته بیرون.
یه حرف جالبی که دوستم میزد میدونید چی بود؟ میگفت از همون اول که اومد تو مغازه میدونستم خریدار نیست.
خب توی همین مکالمه کوتاه چند ثانیه ای که دوست ما به عنوان فروشنده با مشتری داشت ، چندین اشتباه رو انجام داد که اگر بخواد همین سبک کار کردنشو ادامه بده قطعا تا چند وقت دیگه باید بساط کسب و کارشو جمع کنه و مطمئن باشین با این روش ، هر کسب و کار دیگه ای هم راه بندازه ، شکست خوردنش حتمیه.
چند لحظه فکر کنید . . .
به نظر شما حق با دوستم بود و واقعا اون فرد مشتری نبود؟
آیا اگر اون شخص حتی قصد خرید رو نداشت ، دوست من باید باهاش اونجوری صحبت میکرد؟
آیا میشد کاری کرد که همون فرد به خرید ترغیب بشه؟
آیا دوستم میتونست با یه برخورد دیگه کاری کنه همین مشتری که الان قصد خرید نداشت اگه بعدا قصد خرید داشت ، برگرده و از خودش خرید کنه؟
یا حتی کاری کنه که اون فرد با وجودی که ازش خرید نکرده ، اونو به دیگران معرفی کنه؟
یه سوال مهم تر . . .
آیا شما هم تا حالا با مشتری خودتون این مدل گفتگو رو تجربه کردین؟
بریم سراغ اصل مطلب …
انواع اشتباهاتی که هنگام مواجهه با مشتری داریم به چند دسته کلی تقسیم میشوند:
- اشتباهات کلامی
- اشتباهات ذهنی
- اشتباهات رفتاری
- اشتباهات ظاهری
در اینجا قصد داریم چندین مورد از فاحش ترین اشباهاتی که در مکالماتمون (کلامی) با مشتری داریم را بررسی کنیم.
چرا شناخت این اشتباهات مهمه؟ا
اگر ما اشتباهاتمون رو نشناسیم ، دچار اونا میشیم و باعث میشه مشتریانمون رو از دست بدیم .
سهم بازارمون رو از دست میدیم و مشتریانمون رو دودستی به رقبامون میدیم.
فروشمون کمتر میشه و در نتیجه درآمدمون میاد پایین تر و در این شرایطه که کسب و کارمون با مشکلات و سختی های زیادی رو به رو میشه ، نمیتونیم اقساطمون رو پرداخت کنیم ، نمیتونیم حقوق کارمندامون یا پرسنلمون رو به موقع بدیم ، اجاره هامون دیرتر پرداخت میشه ، اعتبارمون رو توی بازار ازدست میدیم و مشکلات مالی زیادی برامون بوجود میاد. پژوهش ها نشون داده که دقیقا در زمان مشکلات مالیه که ما تصمیمات اشتباهمون بیشتر میشه و اینجاست که دچار داغون شدن حال روحی میشیم و حتی ممکنه تا مرز تعطیل شدن کسب وکار و افسردگی پیش بریم.
ولی همه اینها راه حل داره و با آموزش دیدن ، آگاهی از اشتباهات گذشته ، رفع اشتباهات و تلاش برای بهبود مستمر مسائل مربوط به مشتری مداری میتونیم از این اتفاقات جلوگیری کنیم و همیشه این نکته رو بدونیم که پیشگیری بهتر از درمانه.
توی این سلسه مقالات ما تلاش میکنیم و یاد میگیریم که تا درحد توانمون مشتری مداری اصولی رو یاد بگیریم و با شناخت اشتباهاتمون در ارتباط با مشتری ، تا میتونیم اشتباهات رو کم کنیم و از آسیب به خودمون و کسب و کارمون جلوگیری کنیم.
در ابتدا باید بدونیم که چرا این اشتباهات انجام میشه؟
در بالا گفتیم که یکی از دلایل انجام این اشتباهات ، آموزش ندیدن خودمون و پرسنلمون هست.
دوم اینکه از افرادی به عنوان کارمند و پرسنل استفاده میکنیم که دلسوز ما و کسب و کارمون نیستن یا انگیزه ای برای کارکردن ندارن.
سوم اینکه اهداف و ارزش های کسب و کارمون رو به صورت شفاف و کتبی مشخص نکردیم و پرسنل ما با اهداف کسب وکار ما بیگانه هستن.
پس لطفا ارزش های کسب و کارمون رو به پرسنلمون بدیم و بصورت واضح براشون توضیح بدیم مخصوصا برا فروشنده هامون که بصورت مستقیم با مشتری هامون در ارتباط هستن.
بریم سراغ شناخت برخی اشتباهات کلامی که هنگام صحبت کردن با مشتری ممکنه انجام بدیم:
- دروغ گویی در ارتباط با کیفیت محصول
مثلا جنس درجه 2 یا 3 رو به عنوان درجه 1 معرفی کنیم. یا جنس فیک رو اورجینال معرفی کنیم.
- قسم خوردن هنگام توضیح محصول
- حس خنگی دادن به مشتری
باید حواسمون باشه که اطلاعات ما در مورد محصولات و خدماتی که ارائه میدیم نسبت به مشتری خیلی بیشتره. ممکنه یه سری اطلاعات که برا شما بدیهیه ، برا مشتری کاملا ناشناخته و گنگ باشه و اگر مشتری از شما پرسید نباید طوری برخورد کنیم که مشتری حس خنگ بودن بگیره.
مثلا نگیم : واقعا این هم نمیدونید؟ ! ! !
- مسخره کردن مشتری درمورد اطلاعات محصول
مثلا نگیم : اینو که بچه های کوچیک هم میدونن ! ! !
- زیادی حرف زدن و گوش ندادن به صحبت های مشتری
- کل کل کردن با مشتری
مثلا : هر حرفی مشتری میگه رو رد کنیم و باهاش بحث کنیم ، باید اینو بدونیم که حتی اگه حرفای مشتری اشتباه هم باشه باید با احترام و مهربانی بهش بگیم و تا جایی که میتونیم با مشتری همراهی کنیم.
- توضیحات زیادی دادن و واضحات رو گفتن زمانی که مشتری از ما نمیخواد
- مغالطه کردن در مورد محصول یا خدمتی که ارائه میدیم
مثلا : خواص محصول رو خیلی خیلی بزرگنمایی کنیم ، بطور مثال برای یه کرم صورت بگیم این کرم رو یکبار استفاده کنید شمارو سی سال جوون تر میکنه.
- نگفتن محدودیت ها ، موارد منع مصرف و معایب محصول
مثلا اگر یه محصول خوراکی برای مادران شیرده یا خانم های باردار مناسب نباشه، حتما باید به مشتری بگیم. یا اگر بعد از کراتین کردن مو نباید سه روز حمام کنیم ، حتما به مشتریمون بگیم.
- به مشتری اجازه اعتراض ندادن و گوش ندادن به اعتراض های مشتری
- با بچه مشتری بد خلقی کردن یا تذکر شدید به بچه یا پدرومادرش
- با ادب و با حوصله با مشتری صحبت نکردن
مثلا با حالت دستوری با مشتری حرف برنیم یا با بی حوصلگی به مشتری جواب دادن
- ارتباط خوب با مشتری برقرار نکردن
مثلا اگر مشتری را میشناسیم با اسم کوچک یا فامیلی در مکالمه هامون استفاده کنیم.
- سوالات زیاد از مشتری پرسیدن و کلافه کردن مشتری
- سلام و احوال پرسی نکردن با مشتری
- در تماس تلفنی بدون سلام شروع به صحبت کردن و یا بدون خداحافظی قطع کردن تلفن
- عدم استفاده از کلمات و جملات درست
- تهدید کردن مشتری
مثلا نباید بگیم : اگه رفتی دیگه به این قیمت نمیدما ! ! !
- عذرخواهی نکردن از مشتری اگر محصولی انتخاب نکرد یا معطل شد
- عدم آمادگی و اطلاعات نداشتن مربوط به حوزه کاری خود یا محصولی که مشتری میخواد
- حواس پرتی هنگام صحبت با مشتری
با موبایل ور رفتن ، با همکارمون صحبت کردن ، مرتب کردن دکور یا قفسه ها ، نوشتن فاکتور
- بی موقع صحبت کردن
مثلا دو نفر از مشتری هایی که با هم هستن دارن با هم حرف میزنن و ما وسط صحبت هاشون بپریم و نظر خودمون رو بگیم
- با صدای خیلی بلند یا خیلی آروم با مشتری صحبت کردن
- در هنگام صحبت کردن حریم شخصی افراد رو رعایت نکردن و رد شدن از خط قرمزهای مشتری
- شوخی های بیجا و زیادی کردن
- صحبت کردن در مورد رقبا یا تخریب رقبا
خب حالا با آگاهی از اشتباهاتی که در این مقاله یاد گرفتیم ، باید چی کنیم؟
- باید از این به بعد تلاش کنیم که این اشتباهات رو هنگام صحبت و گفتگو با مشتری انجام ندیم.
- حتما این نکته رو به یاد داشته باشیم که فقط با آگاهی و تمرین مستمر هست که میتونیم این رفتارهارو در خودمون نهادینه کنیم .
- سعی کنیم که این موارد رو حتما به پرسنلمون آموزش بدیم .
و در نهایت مطمئن باشیم با رعایت این نکات از فروشمون و ارتباط های دوستانه ای که با مشتریانمون پیدا میکنیم، شگفت زده خواهیم شد.
مطالب زیر را حتما مطالعه کنید
مشتریتو بشناس،راحت بفروش
در قسمت اول مقاله، شخصیت رو تعریف کردیم، انواع تیپ های های شخصیتی براساس الگوی دیسک(DISC) رو گفتیم، خصوصیات و ویژگی هاشونو مشخص کردیم و گفتیم که چرا لازمه انواع تیپ های شخصیتی رو بشناسیم.
پس اگر قسمت اول رو نخوندین، حتما پیشنهاد میکنم ابتدا قسمت اول رو مطالعه کنین و بعد قسمت دوم رو بخونین.
توی این قسمت از مقاله به بررسی نحوه رفتار مشتریان با تیپ های شخصیتی متفاوت در هنگام خرید می پردازیم و راهکارهای ارائه محصول، مدل ارتباط با اونها و فروش بهشون رو بررسی میکنیم.
مشتریتو بشناس ، راحت بفروش
توی یکی از این بازدیدهای حضوری توی فروشگاهی بودیم که یه خانمی اومد با ظاهری که مشخص بود مدل پوشش از لباس ها،کیف و کفش تا ساعتش از برند های لوکس بود و حالات رفتاری اون مشخص بود بسیار آدم رسمی و جدی هست و فروشنده شروع کرد با لحن گرم و صمیمی صحبت کردن و بسیار خودمونی شدن. با وجودی که مشخص بود خانم مشتری دنبال محصول مورد نظرش هست و تصمیم به خرید داره ولی بعد از کمی مکث و مدت خیلی کوتاهی، بدون هیچ حرفی فروشگاه رو ترک کرد.
به نظر شما مشکل کار،کجا بود؟
نشانه های مشتریان وفادار یا V.I.P
توی این مقاله میخوام چهار تا از نشونه های اصلی مشتریان وفادار رو بگم.
با شناخت این نشونه ها ، میتونیم این مشتریان وفادار رو راحت تر تشخیص بدیم ، مشتریان وفادار رو حفظ کنیم و تا مدت ها بتونیم فروش خوبی داشته باشیم و حتی بتونیم مشتریان وفادار بیشتری برای خودمون بسازیم.
نقش اساسی ذهنیت در فروش
در قسمت اول ، تعریف ذهنیت در فروش رو گفتیم و همچنین بررسی کردیم که چرا داشتن ذهنیت صحیح در کسب و کارمون مهمه. اگر قسمت اول رو نخوندین ، پیشنهاد میکنم حتما قسمت اول رو مطالعه کنین بعد این مقاله رو بخونین . توی این قسمت ، در ادامه یادگیری ، چگونگی ارتقاء ذهنیت در فروش رو گفتیم که سه ذهنیت در فروش مهمه.
ذهنیت فروشنده در مورد شغل فروش؛ که توضیح اون رو در قسمت اول کامل گفتیم.
ذهنیت فروشنده در مورد خودش
ذهنیت فروشنده در مورد خریدار
و در اینجا موارد دوم و سوم رو بررسی میکنیم.
نقش اساسی ذهنیت در فروش
یه جمله معرف هست که میگه : اگه محصول یا خدمتی داری که خوبه و نیازی رو برطرف میکنه یا مشکلی رو حل میکنه ، تو تعهد اخلاقی داری که اونو بفروشی .
منظور از ذهنیت در فروش چیه؟
ذهنیت در فروش ، مجموعه ای از نگرش ها و الگوهای فکری هست که بر تصمیمات و رفتارهای ما در فروش به شدت تاثیرگذاره.
دونستن و انجام مهارت های فروش در فروشندگی بسیار مهمه ولی ذهنیت درست و عالی از مهارت ها هم مهمتره.
تکنیک های کاربردی و عملی که همیشه فروشنده ای جذاب و با کلاس به نظر برسیم
پارامترها و فاکتور های زیادی بر یک فروش موفق تاثیرگذار هست و در این مقاله سعی داریم در مورد ویژگی های ظاهری یک فروشنده حرفه ای صحبت کنیم.
ویژگی ظاهری شامل چه مواردی میشه؟
نحوه پوشش لباس
وضعیت آراستگی و مدل مو
صحبت کردن و ارتباط کلامی اولیه
خب سوال مهم اینه که چرا باید به این موضوعات توجه کنیم و چه تاثیری در فروش ما داره؟
شاید پیش خودمون فکر کنیم که اینجور مسائل ساده و پیش پا افتاده هست و نیازی به توجه نداره و نباید وقت خودمونو باهاشون تلف کنیم. ولی باید حواسمون باشه که ، چه ما خوشمون بیاد و چه خوشمون نیاد اولین چیزی که مشتری در برخورد اول بهش دقت میکنه ، وضعیت ظاهری ما هست. تحقیقات نشون داده که ما تقریبا بین 4 تا 8 ثانیه فرصت داریم چون توی همین مدت کوتاه مشتری از روی ظاهر فروشنده تصمیم میگیره که فرآیند خرید رو انجام بده یا نه.
باید به این نکته هم دقت کنیم که خیلی از فروش هایی که ناموفق بوده و از دست رفته ، به دلیل برخورد نامناسب فروشنده با مشتری یا اطلاع نداشتن از ویژگی های محصول نبوده بلکه فقط به خاطر ظاهر نامناسب فروشنده و تصویر غلطی بوده که مشتری از فروشنده برداشت کرده.
یه تحقیقی در فروشگاه های زنجیره ای آمریکا انجام شده و اومده ظاهر فروشنده ها و تاثیر اون بر فروش رو بررسی کرده و نتیجه این شد که مشتریان بیشتر به فروشنده هایی اعتماد میکردن که ظاهر مناسب تری داشتن و از اونا راحت تر خرید میکردن.
پس حواسمون باشه که ظاهر آراسته و مناسب فروشنده موجب اعتماد بیشتر میشه و احتمال خرید رو بیشتر میکنه.
دیدگاهتان را بنویسید